مجله دانشمند

مجله دانشمند
علمی،خبر،بیوگرافی،فیلم و تلویزیون،سرگرمی،آموزشی،دانلود،داستان و.... و ..... و....... 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی سرگرمی آموزشی دانلود هر چی بخوای و آدرسaigmblog.lxb.irلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به وبلاگ ما اطمینان کنید. می توانید ما را با آدرس  زیر نیز  ما را لینک کنید:

www.aigmblog.loxblog.com

در صورتی که لینک شما در وبلاگ ما ثبت نشد لطفا به ما اطلاع دهید تا در صورت وجود لینک ما در وب سایت شما ما شما را لینک کنیم.

با تشکر

 





 الیاس یا ایلیا (به عبری: אליהו الیاهو) پیامبر عبرانی است که در مبارزه با پرستش بعل و در نتیجه نجات آیین یهوه از خطر تحریف و تباهی، با موسی در یک مقام قرار میگیرد. نام او در عبری معنای «یهوه خدای من است» را میدهد. واژة الیاس بنابر نظر بیشتر لغویان، واژه ای عجمى است؛ شکل عبری، سریانى، حبشى و یونانى این کلمه، افزون بر نشان دادن قدمت این نام، بر غیر عربى بودن آن هم دلالت دارد. برای او در روز بیستم ژوئیه، توسط مسیحیان مراسم بزرگداشتی برگزار میشود و او همچنین از پیامبران مورد تایید مسلمانان در قرآن است. غالبا او را همان ایلیا در عهد عتیق می دانند. در قرآن او هم چون موسی هم رسول و هم نبی خوانده شده است. در کتاب مقدس ایلیا به مردم چنین می گوید:«تا به کی در میان دو فرقه می لنگید؟ اگر یهوه خداست، او را پیروی نمایید! و اگر بعل است، وی را پیروی نمایید!». اما قوم در جواب او هیچ نگفتند. ملاکی در کتاب خود نسبت به بازگشت مجدد او بشارت داده است و غالبا مفسرین عهد جدید او را همان یحیی می دانند. در احوالات آن حضرت گفته اند: وى پس از حزقیل مبعوث گردید؛ یعنى در هنگامى که پیش آمدهاى ناگوارى در بنى اسرائیل رخ مى داد. طبرسى نقل کرده که گفته اند چون یوشع بن نون شام را فتح کرد، بنى اسرائیل را در آن جا سکونت داد و زمین هاى آن جا را میان ایشان تقسیم کرد و سبط الیاس را به نبوت میان آن ها مبعوث فرمود و پادشاه شهر دعوتش را پذیرفت، ولى همسرش او را وادار کرد تا از پیروى الیاس سر پیچى کند و به مخالفت با او قیام نماید. پس پادشاه از پیروى الیاس دست کشید و در صدد قتل آن حضرت برآمد. الیاس به کوه ها و بیابان ها گریخت و به قولى یسع را به جاى خود براى بنى اسرائیل منصوب کرد و خداى تعالى او را از میان آن ها برد.نظیر آن چه در بالا گفته شد، از قاموس الاعلام ترکى نقل شده که در آن جا گفته است: الیاس یکى از انبیاى بنى اسرائیل و از اهالى بعلبک بود و 9 قرن قبل از میلاد در زمان آخار (یا احاب) مى زیست و بنى اسرائیل را به راه راست و ترک بت پرستى دعوت مى کرد، ولى قوم او دعوتش را نمى پذیرفتند و آزارش مى دادند و هر چه معجزه مى آوردند، انگار مى کردند، ازاین رو بیشتر زمان ها را در صحرا و غارها به سر مى برد. عاقبت یسع را در نبوت وارث خود قرار داد و در تاریخ 880 پیش از میلاد به آسمان ها عروج کرد. 

داستان حضرت الیاس یا ایلیا در قرآن
الیاس پیامبری از بنى اسرائیل است که نام وی دو بار در قرآن کریم یاد شده: یکى در سوره انعام و دیگر در سوره صافات بر پایة آیات الهى، الیاس که از ذریة نوح (ع) و در شمار «صالحان » محسوب گردیده است. خداى تعالى در سوره انعام فرموده است: «و زکریا و یحیى و عیسى و إلیاس کل من الصالحین» ترجمه: و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس، همگى از شایستگان بودند (انعام آیه 85). 
الیاس از پیامبران الهى بوده، و قوم خود را که پرستندة بت بعل بودند، به دین حق هدایت مى کرده است؛ اما جز «بندگان مخلص»، تمامى مردم دیار وی بر بت پرستى خویش اصرار مى ورزیدند. بعضى گفته اند:" الیاس (ع) از دودمان هارون (ع) بوده، و در شهر بعلبک- یکى از شهرهاى لبنان که به مناسبت اینکه بت بعل در آنجا منصوب بوده آن را بعلبک خواندند- مبعوث شد". خداوند در سوره صافات مى فرماید: «و إن إلیاس لمن المرسلین* إذ قال لقومه أ لا تتقون* أ تدعون بعلا و تذرون أحسن الخالقین* الله ربکم و رب ءابائکم الأولین* فکذبوه فإنهم لمحضرون* إلا عباد الله المخلصین* و ترکنا علیه فى الاخرین* سلام على إل یاسین* إنا کذالک نجزى المحسنین» ترجمه: و الیاس از پیغمبران بود، هنگامى که به قوم خود گفت: چرا نمى ترسید؟ آیا بعل را (به پرستش و خدایى) مى خوانید و بهترین آفریدگار را وامى گذارید، آن خدایى که پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست. پس او را تکذیب کردند و (باید بدانند که) احضار مى شوند (و کیفر تکذیب خود را خواهند دید) مگر بندگان با اخلاص خدا و نامش را میان آیندگان به جاى گذاشتیم. سلام بر الیاس (یاالیاسیان) که ما نیکوکاران را چنین پاداش مى دهیم، و او از بندگان مؤ من ما بود (صافات /123-129). در این سوره از داستان الیاس به جز این مقدار نیامده که آن جناب مردمى را که بتى به نام" بعل" مى پرستیده اند، به سوى پرستش خداى سبحان دعوت مى کرده، عده اى از آن مردم به وى ایمان آوردند و ایمان خود را خالص هم کردند، و بقیه که اکثریت قوم بودند او را تکذیب نمودند، و آن اکثریت براى عذاب احضار خواهند شد. و در سوره انعام آیه" 85" در باره آن جناب همان مدحى را کرده که در باره عموم انبیا (ع) کرده، و در سوره مورد بحث علاوه بر آن او را از مؤمنین و محسنین خوانده، و به او سلام فرستاده، البته در صورتى که کلمه مذکور بنا بر قرائت مشهور " ال یاسین" باشد. 

اختلاف مفسران در مورد شخصیت الیاس
در اینکه" الیاس" یکى از پیامبران بزرگ خدا است تردیدى نیست، و آیات مورد بحث با صراحت این مساله را بیان کرده، آنجا که مى گوید: " إن إلیاس لمن المرسلین". ولى در این که الیاس نام دیگر یکى از پیامبرانى است که در قرآن نامشان آمده، یا مستقلا نام پیغمبرى است، و ویژگیهاى او کدام است؟ مفسران نظرات گوناگونى دارند: 
الف: بعضى معتقدند" الیاس" همان" ادریس" است (زیرا ادریس، ادراس نیز تلفظ شده، و با تغییر مختصرى الیاس شده است). 
ب: الیاس از پیامبران بنى اسرائیل است، فرزند" یاسین" از نواده هاى هارون برادر موسى (ع). 
ج: الیاس همان خضر است، در حالى که بعضى دیگر معتقدند الیاس از دوستان خضر است، و هر دو زنده اند، با این تفاوت که الیاس ماموریتى در خشکى دارد، ولى خضر در جزائر و دریاها، بعضى دیگر ماموریت الیاس را در بیابانها و ماموریت خضر را در کوه ها مى دانند، و براى هر دو عمر جاودان قائلند، بعضى نیز الیاس را فرزند" الیسع" دانسته اند. 
د: الیاس همان" ایلیا" پیامبر بنى اسرائیل معاصر" آجاب" پادشاه بنى اسرائیل بود که خداوند او را براى تخویف و هدایت این پادشاه جبار فرستاده. بعضى او را نیز" یحیى" تعمید دهنده مسیح دانسته اند. ابن مسعود گفته است که الیاس همان ادریس پیغمبر است چنان که یعقوب، همان اسرائیلى است. ابن اسحاق گوید: الیاس بن بستر بن فنحاص بن غیرار بن هارون بن عمران است. کعب گوید: خضر است. همه اینها از انبیا مرسلین هستند.وهب گفته که ذوالکفل است و ابن عباس گفته است که الیاس، نام خضر پیغمبر است و در جاى دیگر از او نقل شده که الیاس یکى از پیغمبران بنى اسرائیل و از فرزندان هارون بن عمران، عموزاده یسع است و نسب او چنین است: الیاس بن یاسین بن فنحاص ‍ بن عیزار بن هارون بن عمران. 
درباره الیا در قرآن کریم ذکرى نشده و بعید نیست الیا همان الیاس پیغمبر باشد، چنان که بسیارى احتمال داده اند. شخصیت شناسانده شده از الیاس در قرآن کریم، به ویژه در کنار نام بت بعل که مورد پرستش قوم او بوده، سبب شده است تا مفسران مسلمان، الیاس قرآنى را با الیاس (ایلیا)ی عهدین یکى شمارند. باید افزود که به سبب شخصیت پردازی راه یافته از عهدین به آثار مفسران، شخصیت الیاس با دو پیامبر دیگر، یعنى ادریس و خضر (ع) پیوستگى یافته است. اما آنچه با ظاهر آیات قرآن هماهنگ است این است که این کلمه مستقلا نام یکى از پیامبران است غیر از آنها که نامشان در قرآن آمده، که براى هدایت یک قوم بت پرست مامور گردید، و اکثریت آن قوم به تکذیب او برخاستند، اما گروهى از مؤمنان مخلص به او گرویدند. بعضى با توجه به اینکه نام بت بزرگ این قوم" بعل" بوده معتقدند که این پیامبر از سرزمین" شامات" برخاست، و مرکز فعالیت او را شهر" بعلبک" مى دانند که امروز جزء لبنان است و در مرز سوریه قرار دارد.به هر حال در باره این پیامبر داستانهاى مختلفى در کتابها آمده است. 

دعوت قوم به توحید
علامه طباطبایی می فرماید: " إذ قال لقومه أ لا تتقون أ تدعون بعلا و تذرون أحسن الخالقین ... الأولین" این قسمتى از دعوت الیاس (ع) است که در آن قوم خود را به سوى توحید دعوت مى کند، و به پرستش" بعل"- که بتى از بت هاى آنان بوده- و نپرستیدن خدا، توبیخ مى نماید و کلام آن جناب علاوه بر اینکه توبیخ و سرزنش مشرکین است، مشتمل بر حجتى کامل بر مساله توحید نیز هست، چون در جمله " و تذرون أحسن الخالقین الله ربکم و رب آبائکم الأولین" مردم را نخست سرزنش مى کند که چرا " أحسن الخالقین" را نمى پرستید؟ و خلقت و ایجاد همان طور که به ذوات موجودات متعلق است، به نظام جارى در آنها نیز متعلق است که آن را تدبیر مى نامیم. پس همان طور که خدا خالق است مدبر نیز هست و همان طور که خلقت مستند به او است تدبیر نیز مستند به او است و جمله " الله ربکم" بعد از ستایش به جمله " احسن الخالقین" اشاره به همین مساله تدبیر است.و سپس اشاره مى کند به اینکه: ربوبیت خداى تعالى اختصاص به یک قوم و دو قوم ندارد. و خدا مانند بت نیست که هر بتى مخصوص به قومى مى باشد، و بت هر قوم رب مخصوص آن قوم مى باشد. بلکه خداى تعالى رب شما و رب پدران گذشته شما است، اختصاص به یک دسته و دو دسته ندارد، چون خلقت و تدبیر او عام است و جمله " الله ربکم و رب آبائکم الأولین" اشاره به این معنا دارد. " فکذبوه فإنهم لمحضرون" کلمه " محضرون" به این معنا است که: تکذیب کنندگان مبعوث مى شوند تا براى عذاب احضار شوند، و در سابق هم گفتیم که کلمه " احضار" هر جا به طور مطلق بیاید، به معناى احضار براى شر و عذاب است." إلا عباد الله المخلصین" احضار این جمله دلیل بر آن است که در قوم " الیاس" جمعى از مخلصین بوده اند. 

" الیاسین" چه کسانی هستند؟
در آیة 37 سورة صافات، رسم الخط «ال یاسین» با قرائت اشهر «الیاسین» ارتباط مستقیمى با شخصیت الیاس (ع) یافته است؛ غالب مفسران با تکیه بر سیاق آیات، تعبیر «سلام على ال یاسین» را به این پیامبر بازگردانیده و «الیاسین» را صورت دیگری از نام او شمرده اند. وجود شکلى از واژه در قرائات شاذ به صورت «ادراسین»، خود نمونه ای از جا به جایى دو شخصیت الیاس و ادریس است. این جا به جایى چنان ریشه داراست که حتى در برخى منابع، داستان الیاس به طور کامل نقل شده، و تنها نام الیاس با ادریس جایگزین شده است. مفسران و مورخان در مورد" الیاسین" نظرات متفاوتى دارند: 
الف: بعضى آن را لغتى در الیاس مى دانند، یعنى همانگونه که فى المثل" میکان" و" میکائیل" دو تعبیر از آن فرشته مخصوص است و" سینا" و" سینین" هر دو نام براى سرزمین معروفى است،" الیاس" و" الیاسین" نیز دو تعبیر از این پیغمبر بزرگ است. 
ب: بعضى دیگر آن را جمع مى دانند به این ترتیب که" الیاس" با یاء نسبت همراه شده، و" الیاسى" شده، و بعد با یاء و نون جمع بسته شده و" الیاسیین" گردیده و پس از تخفیف" الیاسین" شده بنا بر این مفهومش کلیه کسانى است که به الیاس مربوط بودند و پیرو مکتب او شدند. 
ج:" آلیاسین" با الف ممدوده ترکیبى است از کلمه" آل" و" یاسین" یاسین طبق نقلى نام پدر الیاس است، و طبق نقل دیگرى از نامهاى پیامبر گرامى اسلام ص است، بنا بر این" آل یاسین" به معنى خاندان پیغمبر گرامى اسلام ص یا خاندان یاسین پدر الیاس مى باشد. 
قرائن روشنى در خود قرآن است که همان معنى اول را تایید مى کند که منظور از" الیاسین" همان" الیاس" است، زیرا بعد از آیه" سلام على إل یاسین" به فاصله یک آیه مى گوید: إنه من عبادنا المؤمنین (او از بندگان مؤمن ما بود) بازگشت ضمیر مفرد به" الیاسین" دلیل بر این است که او یک نفر بیشتر نبوده، یعنى همان الیاس. دلیل دیگر اینکه این آیات چهارگانه اى که در پایان ماجراى الیاس بود عینا همان آیاتى است که در پایان داستان نوح و ابراهیم و موسى و هارون بود، و هنگامى که این آیات را در کنار هم قرار مى دهیم مى بینیم سلامى که از سوى خدا در این آیات ذکر شده، به همان پیامبرى است که در صدر سخن آمده است (سلام على نوح فی العالمین- سلام على إبراهیم- سلام على موسى و هارون) بنا بر این در اینجا هم سلام على إل یاسین سلام بر الیاس خواهد بود.نکته اى که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است که در بسیارى از تفاسیر حدیثى نقل شده که سند آن به ابن عباس برمى گردد و او مى گوید: منظور از " آل یاسین" آل محمد ص است چرا که " یاسین" از اسماء پیامبر اسلام ص است. در معانى الاخبار صدوق در بابى که براى تفسیر" آل یاسین" ذکر کرده پنج حدیث در همین زمینه نقل شده که هیچکدام از آنها به ائمه اهل بیت- جز یک حدیث- منتهى نمى شود، و راوى آن حدیث شخصى به نام" کادح" یا" قادح" است که در کتب رجال خبرى از او نیست. از آنجا که این اخبار روى فرض این است که قرائت آیه فوق را به صورت سلام على آل یاسین بخوانیم، و هماهنگى آیات را نادیده بگیریم، و اسناد این روایات نیز چنان که دیدیم قابل گفتگو است، بهتر این است که از قضاوت در باره این روایات خوددارى کنیم و علم آن را به اهلش بسپاریم. 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:الیاس,حضرت الیاس, ] [ 11:43 ] [ علیرضا ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ ما خوش آمدید. آرزوی ما افزایش علم شماست.لطفا در وبلاگ ما نظر داده و با کلیک روی +1 ما را در گوگل محبوب کنید.
موضوعات وب
امکانات وب